قسمت سوم

Aamin Aamin Aamin · 1404/3/13 16:10 ·

 

### **قسمت سوم: "حمله به روستا"**  

سربازان ماد مانند توفانی سیاه به روستای کوروش یورش بردند. خانه‌ها را به آتش کشیدند و هر نوجوانی را که می‌دیدند، می‌کشتند.  

کوروش از مادرخوانده‌اش (همسر چوپانی که او را بزرگ کرده بود) شنید: "**فرار کن!** تو پسر..."—اما صدایش در میان شعله‌ها گم شد.  

کوروش با چشمانی پر از اشک و خشم، به کوه‌ها گریخت.  

---